اردبیل در دوران مفرغ
آثار بهدستآمده در حفاریهای صورت گرفته در اردبیل، نشان از حیات در دوره مفرغ را بهاثبات میرساند. آثار بهدستآمده شامل شمشیرهای مسی، خنجرهای مختلف، تیر و سرنیزه، حلقه برای گرفتن زه کمان و تیردانهای مسی، از نوع تبری که در لرستان پیدا شده و باستانشناسان، تاریخ آن را قریب سههزارسال قبل ازمیلاد معین کردهاند، در ناحیه اردبیل نیز پیداشدهاست؛ چون این اشیا ازمفرغهای بهدست آمده لرستان سادهترند، این امر قدمت اردبیل را فراتر هم میبرد.باستانشناسان در یکی از گورها تعدادی مهره عقیق، لاجورد، شیشه، یک دکمه طلا و سفال به دست آوردهاند.
درضمن حفاری در تپه نادری اردبیل، باستان شناسان موفق شدند، بقایای معماری عصر مفرغ را به دست آورند.این بقایا از دورههای عصر آهن ۲ و ۳ و نمونههایی از دورههای اشکانی، ساسانی، سلجوقی و اوایل دوره اسلامی میباشند.این نوع معماری بسیار شناخته شده و در تمام دنیا به ویژه در معماری شرق ترکیه بسیار دیده شدهاست.
در دیگر کاوش ها درمنطقه گیلوان اردبیل مواردی به شرح ذیل کشف گردیدهاند:
- دو گور مربوط به دوره عصر مفرغ جدید (حدود سال ۱۶۰۰ پیش از میلاد)
- یک گور مربوط به عصر آهن (حدود سالهای ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ پیش از میلاد)
- چهار گور مربوط به دوره هخامنشی
- ۹۹ گور مربوط به عصر آهن (سالهای ۲۲۰۰ تا ۲۸۰۰ پیش از میلاد)
موضوع قابل توجه در گورهای عصر آهن تدفینهای دسته جمعی است که در گورهای این عصر بی نظیر است که این موضوع نشان از همان تداوم فرهنگی از عصر مفروغ جدید تا عصر آهن است.سازههای گورهای گیلوان از نوع سازههای چالهای است و تدفین اسکلتها به صورت چمباتمهای انجام شدهاست. جهت قرار گیری سر این اسکلتها نشان دهنده این مطلب است که: اجسادی که در صبح دفن شدهاند سرشان به طرف شرق و آنهایی که در ظهر دفن شدهاند، سرشان به طرف جنوب بودهاست.
از اشیایی که همراه با اسکلتها به دست آمده میتوان به: خنجر، سرنیزه و پیکان در گور مردان و سنجاق سینه، مهرههای تزئینی، پولک و ... در گور زنان اشاره کرد.
اردبیل در سده های نخستین اسلامی
اردبیل در زمان حمله اعراب مقرّ مرزبان آذربایجان بوده و حذیفه بن یمان، سردار عرب آن را در سال ۲۲ه.ق./۶۴۳.م، به صلح گشود. در این دوره، اردبیل مرکز آذربایجان بود و از میانه تا باجروان در کنار رود ارس و شهر شیز نزدیک مراغه جزو این ایالت محسوب میشد. پس از چندی حذیفه به دستور عمر بن خطّاب عزل شد و عتبه بن فرقد به جای او منصوب گشت. در زمان او، مردم اردبیل علیه اعراب شورش کردند. عتبه بن فرقد چون به اردبیل رسید با شورشیان جنگید و بر آنها پیروز شد و غنایم بسیاری از آنها گرفت.
در زمان خلافت علی بن ابیطالب، ولایت آذربایجان نخست با سعید بن ساریه خزاعی و سپس با اشعث بود. در زمان ولایت اشعث، اکثر مردم آذربایجان اسلام آورده بودند و قرآن میخواندند. او گروهی از اعراب اهل عطا و کسانی که از بیتالمال حقوق سالانه میگرفتند را در اردبیل سکونت داد و به آنان دستور داد که مردم این سامان را به اسلام دعوت کنند. اشعث، اردبیل را پایتخت خود ساخت و در مدّت حکومت او اردبیل آباد شد. به دستور وی مسجدی در اردبیل بنا کردند و این مسجد بعدها توسعه یافت.
هنگامی که سپاهیان عرب در آذربایجان و اردبیل بودند، عشیرههای عرب از کوفه، بصره و شام به آن جا روی آوردند. اینان هر چه قدر توانستند، برای خود زمین به دست آوردند و گروهی از ایشان زمینهای ایرانیان را خریدند و عدّهای از زارعین نیز برای حفظ خود، زمینها را به آنان سپردند و خود، کشاورز آنان شدند.
در سال ۱۰۷ هجری قمری، یعنی در زمان هشام بن عبدالملک خلیفه اموی، خزرها ازراه دربند گذشته به استان بیلقان در کنار رود ارس حمله بردند و سپس از ارس گذشته به سوی ایران عازم شدند و تمام آذربایجان را گرفته، غارت کردند و اردبیل را ویران ساختند.خزرها همه مردان بالغ شهر را کشتند و زن و فرزندان آنان را به اسیری بردند.
در آن زمان، سه هزار تن مسلمان در اردبیل سکونت داشتند. در اواخر قرن دوّم هجری، که آذربایجان همچنان به دست خلفای بغداد اداره میشد، یک نهضت مذهبی و اشتراکی به نام خرمدینان پدید آمد.
خرمدینان جمعی از مردم ایران بودند که بر اثر فشار اعراب و سختیهای زندگی در صدد ترویج آیین مزدک برآمدند و تشکیلات وسیعی را در ایران به وجود آوردند. {{صفری، 1350: 1/ 32} بابک خرمدین در حدود سال ۲۰۱ هجری قمری، به پیشوایی خرمدینان رسید و در اردبیل و حوالی آن مدّت ۲۲ سال مبارزه او با دولت عبّاسی طول کشید.
پیرامون علّت نام گذاری این نهضت به خرمّدینان، برخی از دانشمندان معتقدند که چون بابک از روستایی به نام خرّم در نزدیکی اردبیل برخاسته بود، از این جهت طرفداران وی به خرّمیان و یا خرّمدینان معروف گشتهاند و خواجه نظام الملک میگوید که خرّمدین از خوردین گرفته شده و بدان جهت این طایفه به خرّمدین شهرت یافتهاند.
اردبیل در دورهٔ سلجوقیان
در اواخر عهد سلجوقیان که مصادف با قدرت یافتن دولت گرجستان بود، اردبیل از حملات گرجیان آسیب بسیار دید و در ۶۰۵ه.ق، /۱۲۰۹م. غارت شد و گفتهاند که دوازده هزار تن از مردم آن کشته شدند. حمله گرجیان از حوادث ناگوار این عهد است. گرجیان در این دوران، که مدّت آن در کتابها متجاوز از یک قرن نوشته شده، بلای بزرگی برای مسلمانان آذربایجان به ویژه اردبیل بودند و از قتل و آزار آنان خودداری ننمودند. شهرها و روستاها را ویران کردند، مردم بی گناه بسیاری را کشتند. حتّی در اردبیل به انتقام سوخته شدگان نخجوان، جمعی را در آتش انداخته و سوزانیدند و از هیچ گونه رفتار ناشایست روی برنتافتند.
اردبیل در دوره ایلخانان
اردبیل اندکی بعد از هجوم گرجیان، به دست مغولان فتح و غارت شد. چنگیز در سال ۶۱۶ هجری قمری، به ایران حمله کرد و چونعلاءالدین محمد خوارزمشاه شکست خورد و فراری شد، ولایات ایران یکی پس از دیگری در مقابل این سیل خروشان تاب مقاومت نیاورده، سقوط نمودند. پس از حملهٔ چنگیز خان به ماوراءالنهر و خراسان، یمه و سبستای، دو تن از سرداران مغول به دنبال سلطان محمّد خوارزمشاه و تعقیب کسان او، شهرهای ایران را به باد غارت و ویرانی دادند. لشکریان مغول بین سالهای ۶۱۷ و ۶۱۸ هجری قمری، به آذربایجان رسیدند. مردم تبریز انقیاد کردند و نجات یافتند. امّا مردم اردبیل مقاومت کردند و دوبار سپاه مغول را عقب راندند، ولی سرانجام مدافعین شهر ضعیف تر گردیده و در نتیجه، شهر اردبیل به دست مغول افتاد و با خاک یکسان گردید و از سکنه بی شمار آن، جز آنهایی که قبلاً فرار کرده بودند، کسی زنده نماند. ولی به زودی اردبیل پس از این واقعه، باز رونق از سرگرفت. در اوایل قرن هشتم هجری قمری، که حمدالله مستوفی از اردبیل دیدن کرده، توابع آن را صد پارچه و حقوق دیوانش را پانصد هزار دینار نوشتهاست. در عهدایلخانان مغول، تبریز ترقّی بسیار کرد و به جای اردبیل، مرکز آذربایجان شد، اما با ظهور شیخ صفیالدین اردبیلی سردودمان خاندان صفوی، اردبیل دارالارشاد شد و در زمان شاهان صفوی اهمیّتی نوین یافت.
اردبیل در دوره صفویان
شاه اسماعیل یکم صفوی قیام مؤثر خود را بر ضد امیران آق قویونلو به سال ۹۰۷ از هجری قمری، اردبیل آغاز کرد ولی پایتخت خود را به تبریز انتقال داد. با وجود این، اردبیل به سبب آن که مدفن شیخ صفی الدّین بود، پایتخت معنوی شاهان صفوی به شمار میرفت و از تقدس و احترام خاصّی بهره مند بود. شاهان صفوی هرگاه که فرصتی به دست میآوردند، برای زیارت قبر جدّ خود به آن جا میرفتند. شاه عباس بزرگ از نیم فرسنگی شهر، چکمه و پاپوش از پا در میآورد و با پای برهنه، پیاده به زیارت آرامگاه جدّش میشتافت.
شهر اردبیل در عهد صفویّه به حدّ اعلای ترقّی خود رسید. مردم اردبیل تا قرن هشتم هجری قمری، شافعی مذهب بودند. امّا در قرن نهم هجری قمری، در زمان خواجه علی سیاهپوش نهضت تشیع در اردبیل بروز کرد و در اواسط این قرن بود که مریدان شیخ صفی به عنوان جهاد مذهبی به کشورهای مجاور، داغستان و چرکسان و گرجستان حمله میبردند. سرانجام همین نهضت تشیّع موجب تشکیل دولت جدید صفوی گردید. اردبیل در زمان سلطان جنید، جدّ شاه اسماعیل اوّل در شمار شهرهای محترم و مقدّس شیعیان مانند مکّه،نجف، مشهد و کربلا در آمد. در دورة صفوی، اردبیل دارالامان و بست و پناهگاه مجرمان بود و شاه عبّاس در شعبان ۱۰۱۴ هجری قمری، فرمانی صادر کرد که اردبیل که به وسیله امیر تیمور گورکان دارالامان اعلام شده بود، همچنان دارالامان باقی بماند. نام اردبیل در جنگهای ایران و عثمانی مکرّر آمدهاست. شاه تهماسب دوم پس از فتح تبریز به دست ترکان عثمانی، از آنجا به اردبیل و سرانجام به قزوین و تهران گریخت. آذربایجان موقّتاً زیر فرمان ترکان عثمانی قرار گرفت ولی نادر شاه، عثمانیان را در سال ۱۱۴۲ هجری قمری، بیرون راند و چند سال بعد در مغان تاج گذاری کرد و تشریفات این تاج گذاری در اردبیل به عمل آمد. بعد از انقراض صفویّه، اردبیل اهمیّت و اعتبار اوّلیّة خود را از دست داد و در این امر، خواست نادر شاه اثر مستقیم داشت، زیرا که او از صوفیان و شیخاوندان صفوی اردبیل بیم داشت و از هر اقدامی که موجب تضعیف آنها میشد، خودداری نمینمود و برای از بین بردن علاقهمندان مؤثّر خاندان شیخ صفوی همواره تلاش مینمود.
در جنگهای ایران و روس، اردبیل به صورت آمادگاهی برای تهیّه نیازمندیهای سپاه اردبیل و ایران در آمد و نارین قلعة معروف، که در زمان خود از قلاع مهمّ و معتبر ایران بود، به وسیله افسران فرانسوی همراه ژنرال گاردان مرمّت یافت و در پایان جنگهای مذکور نیز این قلعه پناهگاهی برای قشون ایران گردید. در این دوره، اردبیل مستقیماً در جبهة جنگ قرار نگرفت ولی در جنگهای ۴- ۱۲۴۲ هجری قمری،ژنرال ایوان پاسکویچ سردار روسی اردبیل را تسخیر و موقتاً اشغال کرد و قسمت عمدة کتابخانه معروف آرامگاه شیخ صفیالدین اردبیلی به سن پطرزبورگ حمل شد و در موزه ارمیتاژ جای گرفت. در زمان ناصرالدین شاه قاجار، در بقعه تعمیراتی شد و بقیّه کتابخانه آن را به تهران حمل کردند. شهر اردبیل در دوره قاجاریه رونق و شکوه دوره صفویّه را نداشت و حوادث پس از انقراض صفویّه، آسیب فراوان به این شهر وارد کرد. امّا بعد از صفویّه نیز مردم ایران مخصوصاً شیعیان به اردبیل اهمیّت بسیار میدادند و تا اواخر قاجاریّه به زیارت این مقبره میرفتند.
اردبیل در دوران قاجار
اردبیل در این زمان، مخزن کالاهایی بوده که از تفلیس، دربند و باکو به تهران و اصفهان حمل میشد و بازارهای پررونقی داشت. استحکامات شهر متوسّط و شهر از نظر وجود ساختمانهای خوب در مضیقه بود؛ تجارت این شهر نیز به سبب بندر آستارا، که در ۷۲ کیلومتری آن است، مهمّ بوده و شهر کاروان سراهای معتبر داشتهاست و بهترین صادرات آن خشکبار، قالی و پشم بودهاست. در عهدفتحعلی شاه، بین ایران و روسیّة تزاری دو بار جنگ اتّفاق افتاد و چنان که از تواریخ بر میآید، این دوره یکی از ادوار مصیبت بار ایران بود و در جنگهای ممتدی که بین این دو کشور روی داد، جمع کثیری از مردم ایران و سکنة اردبیل به خاک سیاه نشست و قسمت اعظمی از خاک ایران یعنی قفقاز و ارمنستان با هفده شهر مهمّ و معروف آنها به تصرّف روسها در آمد.
وقتی که عباس میرزا از قشون روس شکست خورد، برای جمع آوری نیرو به تبریز آمد و به این خیال که زمستان مانع حملة روسها خواهد شد، به تهیّة نفرات و فراهم کردن سلاح برای جنگهای بهاره پرداخت، لیکن ژنرال مدداف فرمانده روسی قره باغ از موقعیّت استفاده کرده، از رود ارس گذشت و راه تبریز پیش گرفت. عبّاس میرزا دستور داد که برای تأمین غذای شش ماهة اهالی تبریز اقدام کنند؛ زیرا قصد داشت از این شهر دفاع نماید. فرمانده روسی چون از این امر آگاه شد، به جای آن که نیروی خود را در محاصرة تبریز صرف کند، از راهمشگین شهر عازم تسخیر اردبیل گردید. قلعة اردبیل در این زمان فاقد نیروی کافی بود، زیرا آنها را برای دفاع از حدود ارس اعزام داشته بودند. حاکم اردبیل، که اسکندر خان قاجار بود، متوجّه این نقص گردیده بود و به دفعات ضعف نیروی دفاعی شهر را به نایب السّلطنه اعلام کرده و حتّی خود برای عرض گزارش به تبریز رفته بود.
عباس میرزا به محض آن که از تصمیم فرمانده روسی اطّلاع یافت، فرزند خود جهانگیر میرزا را به اردبیل اعزام داشت و فوج شقاقی را به فرماندهی سلیمان خان گیلک در اختیار وی گذاشت تا به حفظ و حراست قلعه بپردازند. جهانگیر میرزا با عجله خود را به سراب و از آن جا با سه چهار دسته سرباز به اردبیل رسانید. این اوضاع مقارن با زمانی شد که فرمانده روسی به قرهسو، در دو فرسخی اردبیل رسید، و چون از ورود نیروی امدادی برای دفاع از این شهر آگاه شد، به طرف مغان، که محل قشلاق احشام و ایلات عشایر بود، متوجّه گردید و آنها را چاپیده با خود برد.
در سال ۱۲۴۶ هجری قمری، عبّاس میرزا نایب السّلطنه، که در عین حال والی آذربایجان بود، حکومت اردبیل را به دو فرزند خود داده و از این دوران است که نارین قلعه اردبیل به علّت استحکام آن، تبعیدگاه مخالفان حکومت گردید.
اردبیل در دوران مشروطه
اردبیل در مشروطیت ایران سهم بزرگی داشت. با پیشبرد مشروطه خواهی، اوّلین انجمن ولایتی اردبیل در سال ۱۳۲۶ هجری قمری، تشکیل گردید ولی با پیش آمدن استبداد صغیر، این قبیل مجامع عموماً بسته شد و جزء فعالیّتهای زیرزمینی گردید و کسانی مثل ملّا امام وردی و مشهدی حسین آخوندزاده و میرزا محسن امام زاده و دیگران کشته شدند و چون محمد علی شاه از سلطنت خلع گردید، جمعی از سران استبداد مانند خادم باشی، مبشّر، مؤتمن، مشیرالتجّار و غیر هم که برای تشکیل انجمن شهری به نارین قلعه دعوت شده بودند، در یکی از اتاقهای آن جا تیرباران شدند.
حاج بابا خان اردبیلی سردار معروف مشروطه در جمع یاران خود
ولی دولت روسیه که با خلع محمد علی شاه مخالف بود، رحیم خان رییس طایفه جلبیانلو را در قراچه داغ با پول و سلاح مجهز کرد و او رؤسای سی و دو طایفة شاهسونان را که در منطقه وسیع ولایت اردبیل زندگی میکردند، با خود هم داستان کرده، اردبیل را محاصره کرد و شهر پس از بیست روز مقاومت در ۲۲ شوال ۱۳۲۷ ه.ق، سقوط کرد و بی رحمانه غارت شد. پس از این واقعه، دولت روسیّه به بهانه حفظ جان و مال اتباع خود، از طریق بندر آستارا در اردبیل نیرو پیاده کرد و در اندک زمانی این شهر را اشغال نمود. دولت مرکزی بیرم خان را برای تنبیه عشایر به اردبیل فرستاد و او اگرچه آنان را شکست داد و تنی چند از رؤسای آنها را به اسارت در آورد، ولی به سبب حضور سپاهیان تزاری در اردبیل، که تا انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ میلادی در آن جا مستقر بودند، تنبیه کامل غارتگران میسّر نگردید. در جنگ جهانی اول، که دامنة آن به ایران نیز کشیده شد، چندی هم سپاهیان عثمانی به این شهر درآمدند و فرقهای به نام فرقة اتّحاد اسلامی به وجود آوردند. پس از انقلاب روسیه (۱۹۱۷)، جمعی از جوانان کمونیست قفقاز از راه آستارا به اردبیل آمدند، لیکن طوایف اطراف جمع زیادی از آنها را کشته، سلاح هایشان را به یغما بردند. قبل از کودتای ۱۲۹۹ شمسی، اردبیل به سبب خودسری عشایر شاهسون از لحاظ امنیّت وضع مساعدی نداشت. بعد از کودتا، دولت مرکزی در صدد تخته قاپو کردن آنها برآمد و سرانجام موفّق به سرکوبی و جمع آوری سلاحهای ایشان گردید و امنیّت به اردبیل بازگشت. حاج باباخان اردبیلی از مهمترین شخصیت های تاثیر گذار در تاریخ مشروطه میباشد.
سفال اردبیل دردوره مفرغ
بررسی باستان شناسان بر روی ۱۲ قلعه و گورستان قدیمی اردبیل که قدمت آنها به دوره عصر آهن میرسد سبب کشف سفالهایی شد که بیانگر تداوم فرهنگی از عصر مفرغ جدید تا دوره اشکانی است.این سفال از لحاظ طرح و نقش بسیار شبیه به هم بوده که به سفال نوع اردبیل درتاریخ معروف شدهاست. بر اساس آن میتوان تداوم فرهنگی نقوش سبک اردبیل را نشان داد. چرا که سبک و فرم سفالها در ملی دورانهای مختلف تغییر چندانی نکردهاست.
آرامستانهای تاریخی
بررسیهای انجامشده در چهار نوع گور تاریخی در منطقهٔ اردبیل، دوران عصر آهن I تا دوران عصر آهن III را به وضوح ترسیم مینماید. تقریباً هیچ کدام از این گورها سالم نیستند و بهنظر میرسد در گذشتههای بسیار دور مورد تاراج قرار گرفتهاند. این نوع از گورستانها را کورگان مینامند و در تمامی مناطق قفقاز و قفقاز جنوبی پراکنده هستند و به لحاظ سازه و معماری به انواع مختلفی تقسیم میشوند. هرکدام دارای مشخصات خاصی هستند؛ ولی عملکرد تمام آنها به یک گونه بودهاست. گورستانهای بررسیشده بین اردبیل ومشگینشهر قرار گرفتهاند.
آرامگاه شیخ صفی الدّین اردبیلی
بقعة شيخ صفی- كه از بناهاي منحصربهفرد در ميان ساختمانهای مذهبی است- شامل تعدادی از بناهای دورههای مختلف است كه نخستين بار شاه طهماسب آنها را بهصورت مجموعة واحدی درآورد. بعدها شاه عباس باعث افزودن بناهای مهم به اين مجموعه و اصلاحاتی در آن گرديد. اهميّت زياد اين اثر تاريخی بهطور كلی در رابطهای كه با سلسلة خاندان سلاطين صفويّه دارد جلوهگر می شود. اسلاف شاهان صفويّه و همچنين شاه اسماعيل یکم سرسلسلة اين خاندان در داخل اين مجموعة تاريخی به خاك سپرده شدهاند. اين مجموعه از نظر معماری اسلامی دارای اهميّت فوقالعاده است. هر يك از عمارات منفرد آن بی نظير می باشد. اين امر در مورد خود مقبره كمتر صادق است تا در مورد نمازخانة مقابل آن. ضلعی كه مقابل حياط قرار گرفته مانند نمای كاخی ساخته شده است. طرح اين بنا در هنر شرق بيگانه به نظر می رسد و بيشتر رنسانس را به خاطر می آورد. ليكن جزييات يعنی كاشيكاری، طرحها، قاب، پنجرهها، مقرنسكاری ها، آجركاری ها كه با فاصله و بندهای وسيعتری انجام گرفته هنر خالص شرقی است. بناهای متعلّق به بقعة شيخ صفی عبارتند از: درب ورودی و حياط بزرگ- حياط كوچك يا دالان روباز- صحن بقعه- مسجد جنّتسرا- حياط مقابر- شهيدگاه- چلّهخانه. قسمتهای اصلی بقعه عبارتند از: «رواق يا قنديل خانه- مقبرة شيخ صفی- مقبرة شاه اسماعيل صفوی- حرمخانه- چينی خانه». بقعة شيخ صفی الدّين از نظر كاشيكاری و تزيينات از زيباترين ابنية تاريخی دورة صفوی محسوب ميشود مجموعه بناهای مذهبی شیخ صفی یکی از شاهکارهای هنری و معماری دورۀ اسلامی ایران است که از لحاظ تزیینات کاشی کاری معرّق و کتیبه های زیبا در خور توجّه می باشد مناظر تزیینی مجموعۀ بناهای مذهبی شیخ صفی چه از داخل و چه از خارج شامل نقّاشی، گچ بری، قطارسازی و مقرنس کاری با رنگ طلایی می باشد که بسیار زیباست. این مجموعۀ مذهبی که بر فراز یک بنای متعلّق به عصر مغول ساخته شده است، به درستی معلوم نیست که در چه زمانی تکمیل و توسعه یافته است
آرامگاه شیخ امین الدّین جبرئیل
مقبره شیخ امین الدّین جبرئیل
مقبرة شيخ امينالدين جبرييل از جمله بهترين نمونة مقابر گستردة معماری اسلامی ايران محسوب ميشود كه سادگی و موزون بودن اجزای آن و سرانجام تزيين فوقالعاده در سطوح داخلی اين بنا، آن را در زُمرة شاهكارهای معماری دورة صفويه قرار داده است.
اين مقبره يك بنايی است كه به طور نامساوی از دو قسمت تشكيل يافته، يك عمارت چهارگوش مركزی و يك مقصوره مانند پنج ضلعی در جلو. اضلاع اين بنا كه بر روی شالودة سنگی قرار گرفته دارای تاقنماهای نوك تيزی است. برجي كه شبيه برج مقبرهای شيخ صفی است احتمالاً مربوط به قرن هشتم/چهاردهم م است كه شيخ صدرالدين موسی پسر دوم شيخ صفی آن را ساخته است، اما عمارتی كه بر روی شالودة اطراف بنای اصلی قرار گرفته، در زمانهای بعد يعنی همزمان با بقعة شيخ صفی در اوايل قرن دهم/شانزدهم م بنا گرديده است.
اين مقبره در وسط محوطة محصور وسيعی واقع شده و از قسمتهای زير تشكيل يافته است: حصار، حياط بقعه، ايوان جلوبنا، رواق، بنای اصلی بقعه، حجرات و غرفهها
مسجد جمعه اردبيل
مسجد جمعه، كه تحت شمارة ۲۴۸ در تاريخ ۲۸ خرداد ماه سال ۱۳۱۵ جزو آثار ملّی به ثبت رسيده، در قسمت شمال شرقی اردبيل و بر فراز تپّه ای بلند و در ميان گورستانی مرتفع، حدّ فاصل كوچههای عبدالله شاه و پيرشمسالدّين قرار گرفته است.
بر طبق رواياتی كه در محلّ وجود دارد، مسجد جمعه دقيقاً بر جای يك بنای پيش از اسلام برپاشده و چنين تصوّر مي شود كه محلّ آن آتشگاهی بوده كه در صدر اسلام، همزمان با روی آوردن مردم به دين اسلام، به مسجد تبديل شده است. "اين مسجد در شرق شهر و روی يك بلندی كوچك قرار دارد و جهت استفاده نمازگزاران به قسمت های كوچك تقسيم شده؛ بخش اصلی كه زير گنبد قرار گرفته (گنبدخانه) به قدر كفايت بزرگ است و گرداگرد آن ديوارهای است كه رفتهرفته به شكل ناقوس درآمده است. در جلوی مسجد نيز يك چشمه قرار دارد. این بنا براي نخستين بار در قرن پنجم هجري قمری، احتمالاً بر روی ويرانه های يك بنای زمان ساسانی ساخته شده، و در آن زمان از يك شبستان گنبد دار مربّع و تالار تاق دار بلند مركّب بوده است. وقتی كه مغولان در سال ۱۲۱۷ ميلادی شهر اردبيل را نابود كردند، به مسجد جمعه آسيب فراوان وارد آمد و گنبد آن در سال ۶۵۰ هجری قمری دوباره ساخته شد و در آن زمان بعضی قسمت های آن با گچ پوشيده و بندكشی كاذب و توپی روی آن نقش گرديد. در اواسط قرن هشتم هجری قمری، شبستان گنبد سفيدكاری شده و محراب گچی ساخته شد و روی آن با نقّاشی تزيين گرديد. عناصری كه [در مسجد جمعه] از قرن هشتم [هجری قمری] وجود دارد، شامل پوشش گچی سختی است كه سطوح ديوار داخلی اتاق گنبد را پوشانيده و محراب مقرنس و تزيينات ديگر نقّاشی شده است. نمای تاق های گوشه ای و نغول مدوّر و تزيينات ديوارهای تحتانی تزيين شده و طرح های آن به رنگ نيلی است كه با الگو انداخته شده است. تزيينات مزبور شبيه تزيينات داخلی مقبرة اولجايتو و برج ابرقو است، ولی در مسجد جمعة اردبيل طرح ها دقيق تر و ظريف تر و محدود به نواحی معيّن است.
جمعه مسجد از نظر پلان در رديف مساجد با تركيب چهار تاق و ايوان قرار ميگيرد. اين تركيب در قرون اوليه اسلامی به شكل چهار تاق بوده است كه در مسير تكامل خويش به صورت كنونی در آمده است. در زمان سلجوقيان اين تركيب چهار تاق در سمت عقب و ايوان در سمت جلو متداول و معمول شد. بدون ترديد مساجد با تركيب چهار تاق و ايوان، كه در عصر اسلامی در معماری جاي گرفتند ملهم از آتشكدههای عصر ساسانی بودهاند.
نخستین شهری که لولهکشی آب شد
اردبیل، اولین شهر ایران از لحاظ لوله کشی آب شرب میباشد. تاریخ این لوله کشی احتمالاً به دوره صفوی معطوف میگردد. بطوریکه آثار آن درحفاریهای صورت پذیرفته شده موجود میباشد
پیشینه کتابخانه در اردبیل
نخستین کتابخانه در اردبیل در قرن ۸ ق. بههمت شیخ صدرالدین موسی، فرزند شیخ صفیالدین اردبیلی، در جوار آرامگاه پدرش جهت استفاده عموم ایجاد شد. پس از کتابخانه آستان قدس رضوی، کتابخانه اردبیل قدیمترین و غنیترین کتابخانه ایران بهشمار میرفت . شیخ صفیالدین اردبیلی به سال ۷۰۰ ق. جانشین شیخ زاهد گیلانی گردید و خانقاهی برای مریدانش ترتیب داد و کتابخانهای نیز بنیان نهاد که پس از مرگ او، کتابخانه همچنان مجمع مریدان بود. مخصوصاً پس از تشکیل سلسله صفویه (۹۰۷ ق.)، به کتابخانه و آرامگاه شیخ توجه بیشتری شد بهحدّی که شاه عباس اول صفوی (۹۹۶-۱۰۳۸ ق.) در سنه ۱۰۱۷ ق. کتابهای گرانبهایی به آنجا وقف کرد.
آدام اولئاریوس که به سال ۱۰۴۷ ق./ ۱۶۳۷ م. از این کتابخانه بازدید کرده،مینویسد که اکثر کتابهای خطی آنجا از نظر هنر و درونمایه در دنیا بینظیرند... .
جیمز موریه انگلیسی این کتابخانه را به سال ۱۲۲۷ ق./ ۱۸۱۲ م. در حالیکه کتابها بر روی هم انباشته شده بود، دیدهاست. در جنگ دوم ایران و روس (۱۲۴۱-۱۲۴۳ق.)، این کتابخانه بهعنوان غنیمت جنگی نصیب روس ها گردید و تعداد ۱۱۴ نسخه از کتابهای نفیس و نادر آن به کتابخانه سن پترزبورگ روسیه منتقل گردید. در سال ۱۳۱۴ ش. تعداد کتابهای باقیمانده بهدستور وزارت معارف به تهران انتقال یافت.
در سال ۱۳۲۸ ش. کتابخانهای عمومی با نام «قرائتخانه عمومی» با ۹۰۰ جلد کتاب جهت استفاده عموم، بهویژه معلمان، بههمت معاون رئیس فرهنگ اردبیل تأسیس شد. در سال ۱۳۴۶ با تشکیل کتابخانه عمومی اردبیل، مجموعه قرائتخانه عمومی به این کتابخانه منتقل گردید، که با نام «کتابخانه عمومی شماره یک»، قدیمترین کتابخانه عمومی در مرکز استان اردبیل بهشمار میرود.
از آن پس، کتابخانههای دیگری در شهرهای استان تأسیس شد، از جمله: کتابخانه خلخال (تأسیس ۱۳۴۴)، و کتابخانه شهر گیوی (۱۳۴۵) (۱: ۴۹، ۵۰). علاوه بر این، تعداد ۲ واحد کتابخانه وقفی در دهه ۱۳۴۰ در شهرستان اردبیل موجود بوده که مییتوان از کتابخانه سید حمزه (با مجموعه ۱۲۰۰ جلد) و کتابخانه حسین صدر (تأسیس ۱۳۴۲، با مجموعه ۵۸۸ جلد) یاد کرد.
تا نیمه دوم سال ۱۳۷۸، در استان اردبیل ۳۳ واحد کتابخانه عمومی (با مجموعه ۲۴۲۳۰۷ جلد، ۵۸۷۰ عضو، و ۶۵ کارمند) فعالیت داشته که از این تعداد، بخشی (با مجموعه ۵۵۸۳ جلد و ۹۹۳۲ عضو) وابسته به جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی است.
همچنین، تعداد کتابخانههای مساجد استان در سال ۱۳۷۸، ۲۸ واحد بوده که با مجموعهای در حدود ۳۰۰۰۰ جلد کتاب و ۳۷۶۰ عضو فعالیت داشتهاند.
تا سال ۱۳۷۸، تعداد کتابخانههای کودکان و نوجوانان استان ۹ واحد (۷ واحد ثابت، ۱ واحد پستی، ۱ واحد سیّار) و مجموعه آن ۹۲۹۸۶ جلد و کارکنان آن ۱۷ نفر بودهاست.
جاذبههای گردشگری
آرامگاه شیخ صفیالدین میراث جهانی یونسکو، مسجد جامع اردبیل و بقعه سید امین الدین جبراییل از بناهای تاریخی مهمّ این شهر به شمار میروند. مضافاً این که دریاچه شورابیل (در داخل شهر)،رودخانه بالیقلو چای (در داخل شهر) ، دریاچه نئور، جنگل فندقلو، تلهکابین جنگل فندقلو اردبیل،پیست اسکی آلوارس،پیست اسکی روی چمن جنگل فندقلوی نمین(اردبیل)،پیکره سنگی بابا داوود عنبران، شهر توریستی سرعین،تفرجگاه بولاغلار و دهکده سولان در زمره جاذبههای گردشگری مهم این شهر به حساب می آیند.
-
موزه اردبیل(چینی خانه بقعه شیخ صفی)
تله کابین جنگل فندقلو یکی از مناطق نمونه گردشگری استان اردبیل در جنگل فندقلو شروع و تا قسمتهایی از محدوده گیلان ادامه پیدا میکند.این تله کابین در ۵ کیلومتری شهرستان نمین و در ۲۵ کیلومتری اردبیل واقع شده است.فاصله بین این تله کابین ۱۵۰۰ متر میباشد.در مسیر این تله کابین ،رستوران، کافی شاپ و پیست کارتینگ جهت رفاه گردشگران احداث گردیده است.این تله کابین دارای ۳۰ کابین شش نفره معمولی و سه کابین ویژه VIP بوده ،بطوریکه ایستگاههای این تله کابین از استانداردترین ایستگاههای موجود در تله کابینهای کشور است.
از دیگر جاذبه های گردشگری اردبیل، آبهای معدنی که اغلب مزین به زیباییهای بینظیر طبیعی میباشند عبارتاند از: خلخال سویی، قطورسویی، دودو، ایلاندو (که بر اثر زلزله ویران شدهاست)، مشه سویی، شابیل، قینرجه، ویلادره، سردابه و... همچنین آبشارها و عوارض طبیعی دیدنی مانند آبشار نرهگر در روستای اسبوی خلخال، آبشار شورشورنه عنبران، آبشار سردابه، دریاچه واقع در قله سلطان سبلان، روستای زیبای اندبیل(خلخال) و سواحل رود قزل اوزن، جاده فوقالعاده زیبای خلخال به اسالم، مراتع وسیع دامنه سبلان روستای اناردر جاده اردبیل به مشکین شهر زادگاه مادر بابک خرمدین وقلعه مربوط به بابک خرمدین مبارز اردبیلی میباشد
جشنواره گلهای بابونه اردبیل
از دیگر جاذبه های گردشگری اردبیل جشنواره گلهای بابونه، که همه ساله همزمان با روز جهانی گل و گیاه در ۲۵ و ۲۴ خرداد، با حضور گسترده گردشگران داخلی و خارجی در منطقه توریستی جنگل فندقلو ی اردبیل که یکی از مناطق بکر و ذخیرهگاه طبیعی گیاهان دارویی است برگزار میشود. این جشنواره در مراتعی با وسعت چند صد هکتار بابونه، به همت سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان برگزار میگردد. ضمن برگزاری برنامههای شاد موسیقی و نمایش گروههای هنرمند، در دو بخش برنامههای متنوع فرهنگی، هنری و تفریحی را برای کودکان و نوجوانان و اقشار مختلف مردم برگزار کردند. در این جشنواره هنرمندان چیرهدست و صنعتگران این منطقه، با تولید گلیم،مسند، جاجیم و ورنی میراثی گرانبها را در معرض نمایش عموم قرار میدهند.
هتلهای اردبیل
نمایی از هتل لاله اردبیل(سرعین)
اردبیل به واسطه داشتن مناظربی نظیر طبیعی، شاید به جرات بتوان گفت رتبه نخست گردشگری درایران رادارا میباشد.اردبیل وسرعین به واسطه پذیرش گردشگر، میزبان مسافران تابستانی وزمستانی میباشد.درتابستان استفاده از مناطق خوش آب وهوای اردبیل ودرپاییزوزمستان به واسطه دارا بودن پیست اسکی آلوارس وآبگرمهای معدنی سرعین میزبان مسافران میباشد.لذا هتلهای زیردرخدمت میهمانان میباشد
- مجتمع توریستی کوثراردبیل
- هتل مهدی اردبیل
- هتل سبلان ارردبیل
- هتل شورابیل اردبیل
- هتل نگین اردبیل
- مجتمع آبدرمانی و هتل آپارتمان ارشاد سرعین
- هتل دریا اردبیل
- هتل شیخ صفی اردبیل
- هتل آپارتمان اترک سرعین
- هتل آپارتمان سپیدسرعین
- هتل آپارتمان دنیز سرعین
- هتل آپارتمان فانوس سرعین
- هتل آپارتمان آنا
- هتل آپارتمان تخت طاووس
- هتل قصر سرعین
- هتل لاله سرعین
ضمناً دو هتل ۵ ستاره دراردبیل دردست ساخت میباشد.
صنایع دستی اردبیل
اردبیل به واسطه داشتن تاریخ کهن در ادوار مختلف وتکامل در این دورهها صنایع دستی مختلفی را در جهت نیاز به ان به تکامل رسانده وبه جوامع مختلف معرفی وصادر نمودهاست.به وضوح میتوان اوج این شکوه را در دوره صفویه جستجو نمود که بایستی این شکوه را به ناممکتب اردبیل ثبت نمود.
- آبگینه
- بافته و نساجی سنتی
- رودوزیهای سنتی
- سفال وسرامیک سنتی
- صنایع دستی تلفیقی
- صنایع دستی چرمی
- صنایع دستی چوبی وحصیری
- صنایه دستی سنگی
- نمد مالی
- گليم بافی
نخستین مدارس ملی اردبیل
ثبت نام در مکتب خانه بدون اینکه همراه با تشریفات باشد صرفا با ملاک توان کودک برای نشستن و تعلیم گرفتن همراه بوده است. بابا صفری نویسنده کتاب "اردبیل در گذرگاه تاریخ" آورده که مکتب دار کودکان را از پنج سالگی می پذیرفته و همین که طفل می توانسته بنشیند و آماده خواندن باشد می توانسته در مکتب خانه و یادگیری حاضر شود. چهار دوره آموزشی با تنوع تدریس در مکتب خانه های اردبیل دوره های آموزشی به چهار بخش دوره پیش از دبستان، دبستان، دوره سوم و دوره عالی تقسیم بندی شده بود. دوره پیش از دبستان مربوط به مکتب خانه هایی با حضور آخوند باجی ها بوده که آموزش اولیه به مانند مهد کودک را برعهده داشته است. در این دوره کودکان تا اذان ظهر تحصیل می کردند. در دوره دبستان ملا و آخوند های برجسته کودک را تعلیم می دادند و پس از آن مدرسه و آموزش عالی آغاز می شد. در این دوره نیز تحصیل از اذان صبح تا اذان مغرب با وقفه یک ساعته برای ناهار همراه بود. اما تفاوت دوره های آموزشی به مانند شیوه آموزش فعلی در مواد درسی و به صورت پله به پله بوده است. ظهور طبقه جدید منورالفکر در ایران منجر به ستیز سنت گرایان وروشنفکران جهت تاسیس مدارس گردید.تعطیل شدن مکتب خانهها که وسیله ارتباطی بین خانواده وروحانیت بود برشدت مخالفت با مدارس جدید میافزود.چرا که باتعطیلی مکتب خانهها، اولین مکان موثر در شکل دهی ذهنیت دینی دچار آسیب میگردید.از جمله افرادی که در اردبیل مانع بزرگی در جهت تاسیس مدارس نوین بود میرزا علی اکبر مجتهد بود.او مدارس نوین را اشکولا(برگرفته از واژه School به معنی مدرسه) میخواند به مردم عامی میگفت که تحصیل در چنین مدارسی سبب ترویج باب گری میشود.
او به واسطه داشتن قدرت وثروت به کمک هوادارانش در تعطیلی مدارس نقش عمدهای ایفا نمودند.چرا که روشن شدن حقایق علوم زمان از جمله تحصیل کودکان به علوم ج